rashed



موسيقي دستگاهي ايران در تلاوت قرآن

احسان حسيني

اشاره
قرائت قرآن، يك فن يا به بياني جامع تر يك هنر است؛ شايد بتوان گفت نقطة اوج تلاقي هنر و مذهب و براي آنكه بشود از آن لذت برد، بايد كمي درباره اش دانست. در واقع فراگيري فنون موسيقي آوازی، پيشوازي است براي فراگيري تلاوت رنگارنگ قرآن.
از يك نظر، قرآن لحني موسيقايي است و از نظری دیگر، الحان موسيقي در ذات آيات قرآني و حتي واژگان آن نهفته است كه خود به خود ما را وادار مي كند آن را آهنگين و با وزن بخوانيم.
آنچه در اين سال ها از قرائت قاريان ايراني شاهد بوده ايم تقليد بوده است و بس. همواره قارياني پرورش داده مي شوند كه كمتر به موسيقي و مباني آن آشنايي دارند و با آهنگ های نامناسب و نغمه هاي ناموزون قرائت مي كنند و اين اعجاز بيان الهي را با شيوه هاي تقليدي و ناپسند عرضه مي دارند.
اينكه شيوه هاي امروزي در قرائت قرآن از كجا آمده، چه ربطي به هنر موسيقي دارد، چه كساني در پيشرفتش مؤثر بوده اند و ما ايراني ها كه هم در موسيقي، سابقة درخشاني داريم و هم در علوم قرآني، چه نقشي در اعتلاي اين هنر داريم و جايمان در اين عرصه كجاست، خود موضوعاتي قابل تأمل و بحث اند.
پرداختن به اين سؤال كه اساساً موسيقي دستگاهي ايران در تلاوت قرآن به كار گرفته مي شود يا نه، قبل از همة پرسش ها، از اهميت ويژه اي برخوردار است. به ويژه آنكه تا كنون به اين مقولة مهم پرداخته نشده است.
مشروعيت هنر قرائت
در اكثر كتب روايي شيعي، بخشي وجود دارد، به نام <<باب القرآن>> يا <<كتاب القرآن>> كه در آن رواياتي درباره فضل قرآن، فضيلت قاري قرآن، ثواب قرائت سوره ها و نكات ديگر مطرح شده است. اما يكي از اين نكات، مسئله تحريم غنا و استحباب تحسين صوت در قرائت قرآن است.
محدثان بزرگوار ما، در توجيه بعضي روايات فرموده اند: <<قرآن را با صوت زيبا تا آن حدي كه غنا نباشد، بايد قرائت كرد، البته بدون آنكه حدود حسن صوت و غنا را مطرح كنند.>>

موسيقي دستگاهي ايران در تلاوت قرآن

احسان حسيني

اشاره
قرائت قرآن، يك فن يا به بياني جامع تر يك هنر است؛ شايد بتوان گفت نقطة اوج تلاقي هنر و مذهب و براي آنكه بشود از آن لذت برد، بايد كمي درباره اش دانست. در واقع فراگيري فنون موسيقي آوازی، پيشوازي است براي فراگيري تلاوت رنگارنگ قرآن.
از يك نظر، قرآن لحني موسيقايي است و از نظری دیگر، الحان موسيقي در ذات آيات قرآني و حتي واژگان آن نهفته است كه خود به خود ما را وادار مي كند آن را آهنگين و با وزن بخوانيم.
آنچه در اين سال ها از قرائت قاريان ايراني شاهد بوده ايم تقليد بوده است و بس. همواره قارياني پرورش داده مي شوند كه كمتر به موسيقي و مباني آن آشنايي دارند و با آهنگ های نامناسب و نغمه هاي ناموزون قرائت مي كنند و اين اعجاز بيان الهي را با شيوه هاي تقليدي و ناپسند عرضه مي دارند.
اينكه شيوه هاي امروزي در قرائت قرآن از كجا آمده، چه ربطي به هنر موسيقي دارد، چه كساني در پيشرفتش مؤثر بوده اند و ما ايراني ها كه هم در موسيقي، سابقة درخشاني داريم و هم در علوم قرآني، چه نقشي در اعتلاي اين هنر داريم و جايمان در اين عرصه كجاست، خود موضوعاتي قابل تأمل و بحث اند.
پرداختن به اين سؤال كه اساساً موسيقي دستگاهي ايران در تلاوت قرآن به كار گرفته مي شود يا نه، قبل از همة پرسش ها، از اهميت ويژه اي برخوردار است. به ويژه آنكه تا كنون به اين مقولة مهم پرداخته نشده است.
مشروعيت هنر قرائت
در اكثر كتب روايي شيعي، بخشي وجود دارد، به نام <<باب القرآن>> يا <<كتاب القرآن>> كه در آن رواياتي درباره فضل قرآن، فضيلت قاري قرآن، ثواب قرائت سوره ها و نكات ديگر مطرح شده است. اما يكي از اين نكات، مسئله تحريم غنا و استحباب تحسين صوت در قرائت قرآن است.
محدثان بزرگوار ما، در توجيه بعضي روايات فرموده اند: <<قرآن را با صوت زيبا تا آن حدي كه غنا نباشد، بايد قرائت كرد، البته بدون آنكه حدود حسن صوت و غنا را مطرح كنند.>>
بسياري تصور مي كنند كه قرائت و تلاوت قرآن تنها آن چيزي است كه شنيده اند و فقط و فقط بايد در اين خصوص از تلاوت قاريان عرب زبان تقليد كرد و به همين هم بسنده مي كنند. اما برخي از قاريان با استناد به اينكه آهنگ هاي عربي تلفيقي از آهنگ هاي غيرعربي (مثلاً ايراني) است، استفاده از آهنگ هاي غيرعربي را در قرائت جايز مي دانند. مثلاً يكي از گوشه هاي دستگاه ايراني را عيناً در قرائت قرآن به كار مي برند.
با توجه به روايات شريفه، قرائت قرآن با صوت و لحن زيبا و ترجيع حلال (هنر قرائت)، ممدوح و مورد رضايت حضرت حق، رسول اكرم و ائمه اطهار، عليهم السلام، مي باشد. نظر بسياري از فقها در مورد قرائت قرآن، طبق دستگاه موسيقايي، اين است كه در اخبار وارده نسبت به قرائت قرآن، با صداي خوب تأكيد شده است؛ و از حضرت امام باقر (ع) نقل شده: <<رجع بالقرآن صوتك، فان الله عزوجل يحب الصوت الحسن يرجع فيه ترجيعا>> يعني قرآن را با گرداندن صدا در حلق بخوان؛ زيرا خداوند صداي خوب را دوست دارد.
بنابراين بايد قرآن با صدای مهذب مناسب معنويت و هدايت قلوب خوانده شود، نه با صداهای مناسب با مجالس لهو؛ و براي ياد گرفتن تنظيم صدا و پیداکردن صوت یا نت مناسب اگر از آلات تنظيم صدا استفاده شود مانعي ندارد؛ ولي نواختن آلات در وقت خواندن قرآن (نظير نواختن موسیقی درسرودهاي معمولي) ممكن است بي احترامي به شأن قرآن تلقي شود.
موسيقي شرقي و ويژگي هاي آن
وجه تمايز موسيقي شرقي نسبت به موسيقي غربي وجود پرده هایی1 است كه موسيقي غربي به طور كل از وجود اين فواصل بي بهره است. فواصلي كه در موسيقي شرقي استفاده مي شود فاصله يك پرده (پردة كامل)، نيم پرده و ربع پرده (4/3 پرده) است در صورتي كه موسيقي غربي از فاصلة ربع پرده استفاده نمي كند. همين موضوع دامنه و تنوع بسياري را براي موسيقي شرقي ايجاد كرده و بر همين اساس در موسيقي ايراني، عربي و تركي دستگاه ها و مقام هاي بسياري وجود دارند، اما در موسيقي غربي چنين نيست.
نفوذ موسيقي كلاسه شدة غربي در ممالك شرقي به خصوص در دو سدة اخير دانشمندان و موسيقي دانان شرقي را بر آن داشت كه نظم خاصي براي مقام هاي خود بدهند و در نتيجه يك گام پايه اي براي موسيقي خود بيابند و پس از آن بود كه براي مقام هاي شرقي گام ثابتي مشخص شد.
دستگاه هاي موسيقي ايران و مقام هاي موسيقي عرب
هفت دستگاه و پنج آواز حاصل فواصل و گام هاي متفاوت در موسيقي ايراني است. بسياري از گوشه ها نيز در اين آوازها و دستگاه ها قرار مي گيرند. ماهور، شور، سه گاه، چهارگاه، راست و پنجگاه، همايون و نوا، هفت دستگاه و بيات اصفهان، افشاري، ابوعطا، دشتي و بيات ترك آوازهاي موسيقي ايراني را شكل مي دهند. همان طور كه گفته شد ربع پرده در موسيقي ما نقشي مهم ايفا مي كند و موجبات فراهم آمدن گوشه ها و دستگاه هايي با رنگ و فضاي متنوع را فراهم مي آورد.
مقام راست، بيات، صبا، سه گاه، عجم، نهاوند، كرد، حجاز مقام هاي عربي را تشكيل مي دهند كه هر يك از اين مقام ها در دل خود داراي مقام هاي فرعي نيز هستند؛ مطابق با آنچه در موسيقي ايراني نسبت به دستگاه ها و گوشه ها اتفاق مي افتد.
وجه تشابه موسيقي عربي و ايراني
عقيدة اكثر مورخان بر اين است كه منشأ موسيقي عرب، آهنگ ها و ترانه هاي ايراني بوده. اكثر خوانندگان و نوازندگان مشهور عرب در قرون اول هجري، توسط خنياگران و نوازندگان پارسي تبار تعليم يافته يا اينكه خود اصالتاً ايراني بوده اند.
آنان از الحان و آهنگ هايي كه قابليت تطبيق و تلفيق با اشعار عربي را داشت، در سرودها و آوازهاي خود استفاده كردند و پس از مدتي موسيقي عرب با تكيه بر همين دانسته ها، كه رفته رفته رو به تكامل مي رفت، شكل گرفت.
به عنوان مثال در موسيقي ايراني (و شرق) فاصله هشتم یا <<هنگام>>2 را به هشت گاه تقسيم مي كردند. بعد از حمله اعراب به ايران در صدر اسلام و همچنين در دوران سلطنت عثماني، اين فواصل و پرده ها به طور كامل به كشورهاي عربي و اسلامي منتقل گرديد و تا كنون نيز همان فواصل و پرده ها با نام هاي ايراني (اكثراً) در فرهنگ موسيقي اين كشورها به چشم مي خورد.
پرداختن به اين موضوع كه عرب ها تداخلات و تصرفاتي در اين مقام ها داشته اند بحث هاي تاريخي و فرهنگي است كه در اين فرصت نمي گنجد و فقط به ذكر همين نكتة مهم بسته مي كنيم كه مطمئناً دخل و تصرفاتي در موسيقي ايراني توسط عرب ها صورت پذيرفته است.
با وجود شواهد و دلايل بسيار زياد به جرئت مي توان ادعا كرد كه اين اسلوب و روش موسيقي ايران بوده كه به كشورهاي عربي منتقل شده و اگر موسيقي بدوي و يا قومي در اين كشورها نيز بوده يا در اين فواصل وجود داشته و يا اينكه از بين رفته است. بنابراين در حال حاضر موسيقي عربي كه موجوديت مستقل از موسيقي ايراني و غرب داشته باشد وجود ندارد.
در تحقيقاتي كه پژوهشگران و موسيقي دانان انجام داده اند بارها به اين تشابهات اشاره شده و از آنجا كه به جز در فواصل معدودي كه بين موسيقي مقامي عربي و ايراني اختلاف وجود دارد، تشابهات بين اين دو موسيقي طبيعتاً بسيار زياد است، در اين مجال به عنوان نمونه به يكي دو وجه تشابه اشاره مي شود.
مقام راست و سه گاه كه يكي از قديمي ترين و مهم ترين مقام هاي موسيقي ملل شرق است (بدون تغيير نام) هم در مقام هاي موسيقي عرب و هم در دستگاه هاي موسيقي ايراني به چشم مي خورد. مقام عجم تقريباً منطبق بر دستگاه ماهور است و مقام حجاز شباهت بسيار زيادي به همايون دارد هم از حيث شباهت در فواصل و هم در نغمات و ملودي ها.
مقام هاي موسيقي عربي مورد استفاده در قرائت
مي گويند لحن خوش، كمال گفتار است. علماي فن قرائت به مرور زمان، متوجه شدند كه آيات قرآن با توجه به دوري و نزديكي معنايشان، داراي وزن و آهنگ خاصي هستند.
(حتي در موسيقي ايراني هم آهنگسازان مسلط و آشنا با توجه به شعر ملودي را در دستگاه خاص مي سازند. در واقع به اين ترتيب كوشش مي كنند هم خواني و هماهنگي كاملي ميان لحن شعر و ملودي ايجاد شود.)
بنابراين آنچه تا حدودي به برتري تلاوت قاريان عرب زبان نسبت به ايراني ها منجر شده، استفادة قاريان عرب زبان و آشنا به موسيقي از مقام هايي است كه با معاني آيات هم خواني و ارتباط داشته باشد. در قرائت قرآن هر دسته از الحان به خواندن آيات خاصي اختصاص دارد.
به عنوان نمونه مقام "بيات" كه وسيع ترين مقام در قرائت قرآن است و گوشه هاي بسياري دارد قبل و بعد و حتي بين مقام هاي ديگر، قابل اجراست. معمولاً قرائت با اين مقام آغاز مي شود و زمينة اجراي مقامات ديگر است. وقار، عظمت، بزرگي، تسلط و سنگيني را القا مي كند و آرامش همراه غم مي آورد. اين مقام براي اجراي دعاهاي قرآني، حكايات و اندرزها به كار مي رود.
نمونه: بروج/ استاد غلوش
آل عمران، 171 به بعد،/ استاد مصطفي اسماعيل
يا مقام راست؛ اثر آن، برانگيختن حس مردانگي، جسارت و حركت به سمت كشف حقيقت است و در آياتي كه داري تأكيد و تحكم و امر است استفاده مي شود. هرچند قابليت تعميم به انوع حالات مفهومي را دارد.
نمونه: روم / استاد منشاوي
آيات ابتداي سورة شمس/ استاد عبدالباسط
مقام عجم و چهارگاه: اثر اين مقام ها، ايجاد شور و شوق جواني است و در آياتي با مضامين خدا، بهشت، توبه، معجزات پيامبران، دعا و درخواست و حركت و مبارزه به كار مي رود.
نمونه: ضحي، 11ـ انشراح، 1/ استاد عبدالباسط
مقام نهاوند: ماهيتي لطيف و منعطف از نظر لحني دارد. نه خيلي خشن است و نه خيلي خفيف و بيشتر در بيان داستان هاي قرآني به كار مي رود.
نمونه: بقره، 250/ استاد مصطفي اسماعيل
مقام سه گاه: برانگيزانندة حس محبت و عشق و سوز دل است و در آياتي با مفاهيم عشق، وعدة الهي، بشارت، مغفرت، صفات مؤمنان، پيروزي و اجابت دعا به كار مي رود.
نمونه: فاطر، 14 و 15، استاد مصطفي اسماعيل
مقام صبا: مجموعه اي از نغمات حزين است كه گذشتة از دست داده را به تصوير مي كشد و ما را به خويشتن خويش دعوت مي كند. در آياتي با موضوع عبرت از حوادث گذشتگان، مقايسة عاقبت نيك مؤمنان و سرانجام بد گناهكاران، دعا و توبه و پشيماني و ذكر نعمت ها و آيات الهي به كار مي رود.
نمونه: قيامت، 14 و 15/ استاد عبدالباسط
مقام حجاز: اثر آن، شور و شعف همراه با احساسات عالي و حزين و دعوت به يكپارچگي و اتحاد و آرزو براي سعادت بشر است. از اين مقام، در آياتي كه مربوط به بشارت و انذار، نعمت هاي خداوند، تذكر و يادآوري، امر و توصيه، خلقت جهان هستي و موجودات هستند، استفاده مي شود.
نمونه: 21/ استاد عبدالباسط
آنچه موجب دشواري در تشخيص صحيح حضور دستگاه هاي ايراني در قرائت شده است
همان طور كه در اين تحقيق به تشابهات موسيقي ايراني و عرب اشاره شد و همچنين با مثال هايي در خصوص استفاده از مقام هاي عربي در قرائت جاي سؤال دارد كه در اين بين چه اتفاقي افتاده است كه برخي به انكار از استفاده از دستگاه هاي موسيقي ايراني مي پردازند؟! اما آنچه موجبات دشواري براي تشخيص دستگاه ها و گوشه هاي ايراني در قرائت را فراهم كرده است، لحن متفاوت عربي قاريان عرب زبان و همچنين تداخلات و تصر ّفاتي است كه موسيقي دانان عرب در موسيقي خود نسبت به موسيقي ايراني ايجاد كرده اند.
در واقع به دليل تفاوت در لحن قاريان مصري تشخيص اين موضوع كمي دشوار شده است. در واقع همان طور كه در طول بحث بارها به آن اشاره شد موسيقي عربي در واقع گرته برداري از موسيقي ايراني است.
جمع بندي (ترس از تغيير لحن و آشنا نبودن قاريان قرآن به موسيقي)
بحثي كه امروز پيش آمده اين است كه چرا به جاي استفاده از موسيقي سنتي ايران در قرائت قرآن به تقليد از روش ها و الحان مصري و عربي اكتفا مي كنيم. بسياري از كارشناسان بر اين عقيده هستند كه در موسيقي ايراني غير از شور عربي و سه گاه نغمه هايي كه به موسيقي عربي نزديك باشند، بسيار كم است و با به كار بردن موسيقي سنتي ايران در تلاوت آيات قرآني، براي تطبيق نغمه با معني مشكل پيدا خواهيم كرد. مثلاً براي برخي از آيات واجد معانی حزن انگيز نمي توان غير از مقام هاي حجاز يا نهاوند از ديگر مقام ها استفاده كرد.
حال آنكه در اين تحقيق حاضر خلاف اين موضوع به اثبات رسيد. در جمع بندي كلي از اين بحث مي توان عدم شناخت كافي قاريان قرآن كشورمان نسبت به موسيقي و گوشه ها و نغمات اصيل ايراني و ترس از تغيير لحن را علت اصلي اين موضوع دانست. درحالي كه بسياري از نغمات قرائت قرآن، برگرفته از نغمات اصيل ايراني است پرداختن به آموزش صحيح و آشنا كردن قاريان كشورمان به موسيقي احساس مي شود و لازم است كارشناسان به اين مقوله توجه بيشتري داشته باشند.

منابع
1. ژان دورينگ، رديف سازي موسيقي سنتي ايران.
2. دكتر جواد مسگري و مهندس حسين دهقاني، نغمه وحي 1و2.
3. پرويز منصوري، تئوري بنيادي موسيقي.
4. شاهين فرهت، دستگاه در موسيقي ايران.
5. روح الله خالقي، نظري به موسيقي.
6. فرامرز پايور، تئوري موسيقي.
7. با تشكر فراوان از آقايان احمد ابوالقاسمي و محمدرضا غلام رضازاده قاريان بين المللي قرآن

http://www.iricap.com/magentry.asp?id=5823


آخرین جستجو ها